دیوان شمس/بزن آن پرده دوشین که من امروز خموشم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۲۰ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (بزن آن پرده دوشین که من امروز خموشم)
از مولوی
'


بزن آن پرده دوشین که من امروز خموشم ز تف آتش عشقت من دلسوز خموشم منم آن باز که مستم ز کله بسته شدستم ز کله چشم فرازم ز کله دوز خموشم ز نگار خوش پنهان ز یکی آتش پنهان چو دل افروخته گشتم ز دلفروز خموشم چو بدیدم که دهانم شد غماز نهانم سخن فاش چه گویم که ز مرموز خموشم به ره عشق خیالش چو قلاووز من آمد ز رهش گویم لیکن ز قلاووز خموشم ز غم افروخته گشتم به غم آموخته گشتم ز غم ار ناله برآرم ز غم آموز خموشم