دیوان شمس/من و تو دوش شب بیدار بودیم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (من و تو دوش شب بیدار بودیم) از مولوی |
' |
من و تو دوش شب بیدار بودیم همه خفتند و ما بر کار بودیم حریف غمزه غماز گشتیم به پیش طره طرار بودیم بیا تا ظاهر و پیدا بگوییم که با عشق نهانی یار بودیم اگر چه پیش و پس آن جا نگنجد به پیش صانع جبار بودیم عجب نبود اگر ما را ندیدند که ما در مخزن اسرار بودیم بیاوردیم درها ارمغانی که یعنی ما به دریابار بودیم