دیوان شمس/چند از این قیل و قال عشق پرست و ببال

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۰۰ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (چند از این قیل و قال عشق پرست و ببال)
از مولوی
'


چند از این قیل و قال عشق پرست و ببال تا تو بمانی چو عشق در دو جهان بی‌زوال چند کشی بار هجر غصه و تیمار هجر خاصه که منقار هجر کند تو را پر و بال آه ز نفس فضول آه ز ضعف عقول آه ز یار ملول چند نماید ملال آن که همی‌خوانمش عجز نمی‌دانمش تا که بترسانمش از ستم و از وبال جمله سال و جواب زوست منم چون رباب می‌زندم او شتاب زخمه که یعنی بنال یک دم بانگ نجات یک دم آواز مات می‌زند آن خوش صفات بر من و بر وصف حال تصلح میزاننا تحسن الحاننا تذهب احزاننا انت شدید المحال