انوری (غزلیات)/چون کسی نیست که از عشق تو فریاد رسد
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۰:۵۵ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | انوری (غزلیات) (چون کسی نیست که از عشق تو فریاد رسد) از انوری |
' |
چون کسی نیست که از عشق تو فریاد رسد چه کنم صبر کنم گر ز تو بیداد رسد گر وصال تو به ما مینرسد ما و خیال آرزو گر به گدایان نرسد یاد رسد چه رسیدست به لاله ز رخت جز حسرت حسرت آنست که بر سوسن آزاد رسد خاک درگاه ترا سرمهی خود خواهم کرد آری از خاک درت این قدرم باد رسد از تو هر روز غمی میطلبم از پی آنک سیری دینه به امروز چه فریاد رسد