اوحدی مراغهای (غزلیات)/شاخ ریحانی تو، یا برگ گل سوری؟ بگوی
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۴۴ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (شاخ ریحانی تو، یا برگ گل سوری؟ بگوی) از اوحدی مراغهای |
' |
شاخ ریحانی تو، یا برگ گل سوری؟ بگوی آفتابی؟ یا پری، یا چهرهی نوری؟ بگوی با چنان بالا و دیدار بهشتی کان تست از چه ما را کردهای در دوزخ ای حوری، بگوی دیگران را چون مجالی میدهی نزدیک خود از من آشفتهی بیدل چرا دوری؟ بگوی چون که با ما باده خوردی قصهی رفتن مگوی یا چو با مستان نشستی ترک مستوری بگوی ای که ما را سرزنش کردی که: این آشوب چیست؟ با شراب سرخ صاف صرف انگوری بگوی عقل معذورم کجا دارد،که در فصلی چنین ترک جام باده گویم؟ گر تو معذوری بگوی اوحدی، گر پند خواهی دادن این آشفته را آن سخن را، این زمان مستم، به مخموری بگوی