اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/ای اوفتاده در غم عشقت ز پای من

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۲۱ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (ای اوفتاده در غم عشقت ز پای من)
از اوحدی مراغه‌ای
'


ای اوفتاده در غم عشقت ز پای من گر دست اوفتاده نگیری تو، وای من! نای دلم مگیر به چنگ جفا چنین کز چنگ محنت تو ننالم چو نای من پشتم چو چنبر از غم و نیکوست ماجری دل بسته‌ام در آن رسن مشک‌سای من گردن بسی بگشت، تن و دل به جای بود روی ترا بدیدم و رفتم ز جای من دشمن لب تو بوسد و در آرزوی آن کز دور بوسه می‌دهمت، خاک پای من سگ بر در سرای تو گستاخ و من غریب ای بنده‌ی سگان در آن سرای من درد ترا به خلق چو گویم چو اوحدی؟ آن به که اعتماد کنم بر خدای من