حافظ (غزلیات)/ما بی غمان مست دل از دست دادهایم
نسخهٔ تاریخ ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۰۲ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | حافظ (غزلیات) (ما بی غمان مست دل از دست دادهایم) از حافظ |
' |
ما بی غمان مست دل از دست دادهایم همراز عشق و همنفس جام بادهایم بر ما بسی کمان ملامت کشیدهاند تا کار خود ز ابروی جانان گشادهایم ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیدهای ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم پیر مغان ز توبه ما گر ملول شد گو باده صاف کن که به عذر ایستادهایم کار از تو میرود مددی ای دلیل راه کانصاف میدهیم و ز راه اوفتادهایم چون لاله می مبین و قدح در میان کار این داغ بین که بر دل خونین نهادهایم گفتی که حافظ این همه رنگ و خیال چیست نقش غلط مبین که همان لوح سادهایم