اوحدی مراغهای (غزلیات)/هر که از برگ و از نوا گوید
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۵۴ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (هر که از برگ و از نوا گوید) از اوحدی مراغهای |
' |
هر که از برگ و از نوا گوید مشنو: کز زبان ما گوید بندهی خانهزاد باید جست کو ترا سر این سرا گوید آنکه از کوی آشنایی نیست کی سخنهای آشنا گوید؟ چو مقامیست هر کسی را خاص از مقامی که هست وا گوید دم ز چرخ فلک زند خورشید ذره از خاک و از هوا گوید مرد را در سلوک مرقاتیست راز بر حسب ارتقا گوید آنچه در خرقه گفته بود آن پیر طفل باشد که در قبا گوید سخن از نیک میرود، بنویس بچه پرسی که از کجا گوید؟ چه غم از جبرییل دارد دل؟ که ز پیغمبر و خدا گوید تا تو باشی و او به وقت سخن تو جدا گویی، او جدا گوید این دویی از میان چو برخیزد همه او گوید و سزا گوید اوحدی پیش او چه داند گفت؟ رخ او را هم او ثنا گوید