اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/غیر ازو هر چه هست بازی بود

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۴۶ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (غیر ازو هر چه هست بازی بود)
از اوحدی مراغه‌ای
'


غیر ازو هر چه هست بازی بود ما و من قصه‌ی مجازی بود زود بگذر، که اصل ذات یکیست وین صفت‌ها بهانه‌سازی بود تو ز دستش بداده‌ای، ورنه دوست در عین دلنوازی بود نفس کافر ترا ازو ببرید هر که او نفس کشت غازی بود عشق خود با تو فاش می‌گوید که: بما اول او نیازی بود حدث از تست ورنه پیش از تو همه روی زمین نمازی بود اوحدی، گر شناختی خاموش! کین حدیث از زبان‌درازی بود