اوحدی مراغهای (غزلیات)/کمان مهر ترا چرخ چنبری نکشد
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۵۹ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (کمان مهر ترا چرخ چنبری نکشد) از اوحدی مراغهای |
' |
کمان مهر ترا چرخ چنبری نکشد فروغ روی ترا جرم مشتری نکشد چنین که چشم تو آهنگ دین من دارد حدیث من چه کند؟ گر به کافری نکشد به گرد کوی تو دیوانهوار کی گردم گرم کمند دو زلف تو، ای پری، نکشد بدان صفت که کمر در میان کشید ترا میان ما عجبست ار به داوری نکشد! گرم چو عود نخواهی نشاند بر آتش به باد گوی که: آن زلف عنبری نکشد دلم به جان غم عشق تو میکشد، تا هست ولی تنم ز ضعیفی و لاغری نکشد به وصف روی منیر تو اوحدی پس ازین سفینها بنویسد، که انوری نکشد