اوحدی مراغهای (غزلیات)/بی تو دل من دمی قرار نگیرد
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۲۹ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (بی تو دل من دمی قرار نگیرد) از اوحدی مراغهای |
' |
بی تو دل من دمی قرار نگیرد پند نصیحت کنان به کار نگیرد هر چه در امکان عقل بود بگفتیم این دل شوریده اعتبار نگیرد داد من امروز ده، که روز ضرورت یار نباشد که دست یار نگیرد صید توام، ترک من مگیر، که دیگر صید چنین کس به روزگار نگیرد روز نباشد که در فراق رخ تو روی من از خون دل نگار نگیرد بر سر من گر تو خاک راه ببیزی از تو دلم ذرهای غبار نگیرد هر چه بخواهی بکن، که بندهی منقاد حکم خداوند خویش خوار نگیرد رنج کش، ای اوحدی، که بیالمی کس آرزوی خویش در کنار نگیرد طالب وصلی، که بردبار نباشد بوسه از آن لعل قند بار نگیرد