اوحدی مراغهای (غزلیات)/مدتی شد تا دل ما صورت آن سرو راست
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۴۸ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (مدتی شد تا دل ما صورت آن سرو راست) از اوحدی مراغهای |
' |
مدتی شد تا دل ما صورت آن سرو راست دوست میدارد، ولیکن زهرهی گفتن کراست؟ روی او در حسن چون ما هست، میگویم تمام قد او در لطف چون سروست، بنمودیم راست گر زبان در کام من شیرین شود چون نام او بر زبانم رانم، سرم در معرض اندیشهاست ای زبان، بگذر، که نام پاک او از بس شرف در ضمیرم گر بگردد، هم نپندارم رواست اوحدی گر مهر او ورزی،بنه گردن به جور بیدقی را زودتر باید زدن کوشاه خواست عاشق و درویشی اینجا، در دعا و صبر کوش چارهی عاشق صبوری، کار درویشان دعاست