اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/تا قلندر نشوی راه نیابی به نجات

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۳۰ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (تا قلندر نشوی راه نیابی به نجات)
از اوحدی مراغه‌ای
'


تا قلندر نشوی راه نیابی به نجات در سیاهی شو، اگر می‌طلبی آب حیات موی بتراش و کفن ساز تنت را از موی تا درین عرصه نگردی تو بهر مویی مات به یلک هر دو جهان را یله کن، تا چو یلان نام مردیت برآید ز میان عرصات کفش و دستار بینداز و تهی کن سر و پای تا چو ایشان همه تن گردی اندر حرکات این گروهند همه ترک عرض کرده و باز همچو جوهر شده از نور یقین زنده به ذات زندگی گر صفت روز و شب ایشانست زندگان دگر، انصاف، رمیم‌اند و رفات نیست جز صدق دلیل ره ایشان به خدای گر کسی را به ازین هست دلیلی، قل: هات اوحدی، رو مددی جوی ز خاک درشان تا گرفتار نگردی به هوا چون ذرات