اوحدی مراغهای (غزلیات)/ای غم عشق تو یار غار ما
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۲۳ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (ای غم عشق تو یار غار ما) از اوحدی مراغهای |
' |
ای غم عشق تو یار غار ما جز غمت خود کس نزیبد یار ما کار ما با غم حوالت کردهای نی، به اینها برنیاید کارما در ازل جان دل به مهرت داد و این تا ابد مهریست بر رخسار ما ما همان اقرار اول میکنیم گر دو گیتی میکنند انکار ما ساقی، از رندان حریفی را بخوان تا به می بفروشد این دستار ما می بیار و خرقهی ما را بکن تا ببیند مدعی زنار ما علم نیک و بد چو جای دیگرست این تفاوت چیست در پندار ما؟ زاهدان فردا چه گویندار خدای؟ سهل گیرد کار برخمار ما تا رضای او نباشد، اوحدی توبه بیکارست و استغفار ما