اوحدی مراغهای (غزلیات)/ای شهر شگرفان را غیر از تو امیری نه
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۲۳ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (ای شهر شگرفان را غیر از تو امیری نه) از اوحدی مراغهای |
' |
ای شهر شگرفان را غیر از تو امیری نه بییاد تو در عالم ذهنی و ضمیری نه شهری به مراد تو گردیده مرید، آنگه این جمله مریدان را جز عشق تو پیری نه من نامه نبشتن را دربسته میان، لیکن خود لایق این معنی در شهر دبیری نه خلقی به خیال تو، مشتاق جمال تو وز صورت حال تو داننده خبیری نه جز روی تو در عالم من خوب نمیدانم ای از همه خوبانت مثلی و نظیری نه تا غمزهی شوخت را دیدم، ز دلم دایم خون میچکد و در وی پیکانی و تیری نه گشت اوحدی از مهرت خشنود به درویشی وانگاه به غیر از تو رویش به امیری نه