دیوان شمس/ز جام ساقی باقی چو خوردهای تو دلا
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (ز جام ساقی باقی چو خوردهای تو دلا) از مولوی |
' |
ز جام ساقی باقی چو خوردهای تو دلا که لحظه لحظه برآری ز عربده عللا مگر ز زهره شنیدی دلا به وقت صبوح که بزم خاص نهادم صلای عیش صلا بلا درست بلایش بنوش و در میبار چه میگریزی آخر گریز توست بلا پیاله بر کف زاهد ز خلق باکش نیست میان خلق نشستست در خست خ زهی پیاله که در چشم سر همیناید ز دست ساقی معنی تو هم بنوش هلا