عطار (غزلیات)/ماییم ز عالم معالی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۲۲ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عطار (غزلیات) (ماییم ز عالم معالی)
از عطار
'


ماییم ز عالم معالی رندی دو سه اندرین حوالی در عشق دلی و نیم جانی بر داده به باد لاابالی بگذشته ز هستی و گرفته چون صوفی ابن‌وقت حالی در صفه‌ی عاشقان حضرت از برهنگی فکنده قالی پس یافته برترین مقامی احسنت زهی مقام عالی ما را چه مرقع و چه اطلس چه نیک کنی چه بد سگالی ای زاهد کهنه درد نقد است برخیز که گوشه‌ای است خالی تا ناله‌ی عاشقان نیوشی بر خلق ز زهد چند نالی آن می که تو می‌خوری حرام است ما می نخوریم جز حلالی ما بر سر آتشیم پیوست مستغرق بحر لایزالی ما بی خوابیم و چون بود خواب در حضرت قرب ذوالجلالی چون خواب کند کسی که او را از ریگ روان بود نهالی عطار برو که دست بردی از جمله‌ی عالم معالی