عطار (غزلیات)/ای خم چرخ از خم ابروی تو

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۰۳ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عطار (غزلیات) (ای خم چرخ از خم ابروی تو)
از عطار
'


ای خم چرخ از خم ابروی تو آفتاب و ماه عکس روی تو تا به کوی عقل و جان کردی گذر معتکف شد عقل و جان در کوی تو کی دهد آن را که بویی داده‌ای هر دو عالم بوی یکتا موی تو در میان جان و دل پنهان شدی تا نیاید هیچ‌کس ره سوی تو چون تویی جان و دلم را جان و دل من ز جان و دل شدم هندوی تو عشق تو چندان که می‌سوزد دلم می نیاید از دلم جز بوی تو پشت گردانید دایم از دو کون تا ابد عطار در پهلوی تو