عطار (غزلیات)/تا ما سر ننگ و نام داریم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | عطار (غزلیات) (تا ما سر ننگ و نام داریم) از عطار |
' |
تا ما سر ننگ و نام داریم بر دل غم تو حرام داریم تو فارغ و ما در اشتیاقت بیچارگیی تمام داریم ز اندیشهی آنکه فارغی تو اندیشهی بر دوام داریم گه دست ز جان خود بشوییم گه دست به سوی جام داریم گه زهد و نماز پیش گیریم گه میکده را مقام داریم گه بر سر درد درد ریزیم گه بر سر کام کام داریم ما با تو کدام نوع ورزیم وز هر نوعی کدام داریم از تو به گزاف وصل جوییم یارب طمعی چه خام داریم عطار چو فارغ است از نام ما گفتهی او به نام داریم