عطار (غزلیات)/دلی کامد ز عشق دوست در جوش
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | عطار (غزلیات) (دلی کامد ز عشق دوست در جوش) از عطار |
' |
دلی کامد ز عشق دوست در جوش بماند تا قیامت مست و مدهوش ز بسیاری که یاد آرد ز معشوق کند یکبارگی خود را فراموش بر اومید وصال دوست هر دم قدحها زهر ناکامی کند نوش برون آید ز جمع خود نمایان بیندازد ردای و فوطه از دوش اگر بی دوست یک دم زو برآید شود در ماتم آن دم سیهپوش فروماند زبان او ز گفتن بماند تا ابد حیران و خاموش درین اندیشه هرگز نیز دیگر بننشیند دل عطار از جوش