عطار (غزلیات)/چه سازی سرای و چه گویی سرود
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | عطار (غزلیات) (چه سازی سرای و چه گویی سرود) از عطار |
' |
چه سازی سرای و چه گویی سرود فروشو بدین خاک تیره فرود یقیندان که همچون تو بسیار کس فکندست در چرخ چرخ کبود چه برخیزد از خود و آهن تو را چو سر آهنین نیست در زیر خود اگر جامهی عمر تو زآهن است اجل بگسلد از همش تار و پود اگر سر کشی زین پل هفت طاق سر و سنگ ماننده آب رود ز سرگشتگی زیر چوگان چرخ چو گویی ندانی فراز از فرود چو دور سپهرت نخواهد گذاشت ز دور سپهری چه نالی چو رود رفیقان همراز را کن وداع عزیزان همدرد را کن درود درخت بتر بودن از بن بکن ز شاخ بهی کن کلوخ آمرود مکن همچو عطار عمر عزیز همه ضایع اندر سرای و سرود