وحشی بافقی (غزلیات)/ای قامت تو جلوه ده شیوههای حسن
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | وحشی بافقی (غزلیات) (ای قامت تو جلوه ده شیوههای حسن) از وحشی بافقی |
' |
ای قامت تو جلوه ده شیوههای حسن در هر کرشمهی تو نهان سد ادای حسن خواهی بدار و خواه بکش ، ناپسند نیست مستحسن استهر چه بود اقتضای حسن سلطان حسن هر چه کند حکم حکم اوست بگذار کار حسن به تدبیر و رای حسن این حسن پنج روز به یوسف وفا نکرد زنهار اعتماد مکن بر وفای حسن دانی که گل ز باغ چرا زود میرود یعنی که اندکیست زمان بقای حسن گویی بزن که حال جهان برقرار نیست حالا که در رکاب مراد است پای حسن وحشی من و گدایی خوبان که این گروه سلطان عالمند ز فر همای حسن