انوری (مقطعات)/ای زمین را ز بهر خدمت تو
' | انوری (مقطعات) (ای زمین را ز بهر خدمت تو) از انوری |
' |
ای زمین را ز بهر خدمت تو آسمان بارها ثنا گفته وی به الماس خاطر وقاد در اسرار اختران سفته ز اعتدال بهار خاطر تو بوستان کمال بشکفته دامن همت تو گرد فساد از محیط فلک فرو رفته من ز بیداری قضا و قدر روزها همچو بخت خود خفته تو نپرسی که آخرت چون زد بر زمین آسمان آشفته