انوری (مقطعات)/هر کس که جگر خورد و به خردی هنر آموخت
' | انوری (مقطعات) (هر کس که جگر خورد و به خردی هنر آموخت) از انوری |
' |
هر کس که جگر خورد و به خردی هنر آموخت در دور قمر گو بنشین خون جگر خور نزدیک کسانی که به صورت چو کسیاند با صورت ایشان نفسی می زن و برخور پیغام زنان میبر و دیبای به زر پوش با مسخرگی میکن و حلوای شکر خور