اوحدی مراغهای (غزلیات)/باز مخمورم، کجا شد ساقی؟ آن ساغر کجاست؟
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (باز مخمورم، کجا شد ساقی؟ آن ساغر کجاست؟) از اوحدی مراغهای |
' |
باز مخمورم، کجا شد ساقی؟ آن ساغر کجاست؟ | تشنگان عشق را آن آب چون آذر کجاست؟ | |
همچو چشم خویش ساقی مست میدارد مرا | ما کجاییم، ای مسلمانان، و آن کافر کجاست؟ | |
آن چنان خواهم درین مجلس ز مستی خویش را | کز خرابی باز نشناسم که: راه در کجاست؟ | |
خلق میگویند: زهد و عشق با هم راست نیست | ما به ترک زهد گفتیم، این حکایت بر کجاست؟ | |
ای که گفتی: از سر و سامان بیندیش و منوش | باده، بادست این سخن، سامان چه باشد؟ سر کجاست؟ | |
محتسب بر گاو مستان را فضیحت میکند | ما به مستی خود فضیحت گشتهایم، آن خر کجاست؟ | |
این مسلم، اوحدی، گر باده گفتی: شد حرام | این که روی خوب دیدن شد حرام اندر کجاست؟ |