وحشی بافقی (غزلیات)/جانان نظری کو ز وفا داشت ندارد
نسخهٔ تاریخ ۵ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۲۳ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکتها)
' | وحشی بافقی (غزلیات) (جانان نظری کو ز وفا داشت ندارد) از وحشی بافقی |
' |
جانان نظری کو ز وفا داشت ندارد | لطفی که از این پیش به ما داشت ندارد | |
رحمی که به این غمزدهاش بود نماندست | لطفی که به این بی سرو پا داشت ندارد | |
آن پادشه حسن ندانم چه خطا دید | کان لطف که نسبت به گدا داشت ندارد | |
گر یار خبردار شود از غم عاشق | جوری که به این قوم روا داشت ندارد | |
وحشی اگر از دیده رود خون عجبی نیست | کان گوشهی چشمی که به ما داشت ندارد |