نظامی (لیلی و مجنون)/فهرست کش نشاط این باغ
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | نظامی (لیلی و مجنون) (فهرست کش نشاط این باغ) از نظامی |
' |
فهرست کش نشاط این باغ | بر ران سخن چنین کشد داغ | |
کانروز که مه به باغ میرفت | چون ماه دو هفته کرده هر هفت | |
گل بر سر سرو دسته بسته | بازار گلاب و گل شکسته | |
زلفین مسلسلش گرهگیر | پیچیده چو حلقههای زنجیر | |
در ره ز بنیاسد جوانی | دیدش چو شکفته گلستانی | |
شخصی هنری به سنگ و سایه | در چشم عرب بلند پایه | |
بسیار قبیله و قرابات | کارش همه خدمت و مراعات | |
گوش همه خلق بر سلامش | بخت ابنسلام کرده نامش | |
هم سیم خدا و هم قوی پشت | خلقی سوی او کشیده انگشت | |
از دیدن آن چراغ تابان | در چاره چو باد شد شتابان | |
آگه نه که گرچه گنج بازد | با باد چراغ در نسازد | |
چون سوی و طنگه آمد از راه | بودش طمع وصال آن ماه | |
مه را نگرفت کس در آغوش | این نکته مگر شدش فراموش | |
چاره طلبید و کس فرستاد | در جستن عقد آن پریزاد | |
تا لیلی را به خواستاری | در موکب خود کشد عماری | |
نیرنگ نمود و خواهش انگیخت | خاکی شد و زر چو خاک میریخت | |
پذرفت هزار گنج شاهی | وز رم گله بیش از آنکه خواهی | |
چون رفت میانجی سخنگوی | در جستن آن نگار دلجوی | |
خواهش کریی بدست بوسی | میکرد ز بهر آن عروسی | |
هم مادر و هم پدر نشستند | وامید در آن حدیث بستند | |
گفتند سخن به جای خویش است | لیکن قدری درنگ پیش است | |
کاین تازه بهار بوستانی | دارد عرضی ز ناتوانی | |
چون ماه ز بهیش باز خندیم | شکرانه دهیم و عقد بندیم | |
این عقد نشان سود باشد | انشاء الله که زود باشد | |
اما نه هنوز روزکی چند | میباید شد به وعده خرسند | |
تا غنچه گل شکفته گردد | خار از در باغ رفته گردد | |
گردنش به طوق زر درآریم | با طوق زرش به تو سپاریم | |
چون ابنسلام ازان نیازی | شد نامزد شکیب سازی | |
مرکب به دیار خویشتن راند | بنشست و غبار خویش بنشاند |