خواجوی کرمانی (غزلیات)/خوشا چشمی که بیند روی ترکان
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (خوشا چشمی که بیند روی ترکان) از خواجوی کرمانی |
' |
خوشا چشمی که بیند روی ترکان | خنک بادی که آرد بوی ترکان | |
می نوشین و نوشا نوش مستان | در اردو هایاهوی ترکان | |
دل شیرافکنان افتاده در دام | ز روبه بازی آهوی ترکان | |
شب شامی لباس زنگی آسا | غلام سنبل هندوی ترکان | |
ز ترکان گوشه چون گیرم که بینم | کمان حسن بر بازوی ترکان | |
بود هندوی چشم می پرستان | دو تا پیوسته چون ابروی ترکان | |
در آب روشن ار آتش ندیدی | ببین روشن درآب روی ترکان | |
و گر گفتی که چین در شام نبود | نظر کن در خم گیسوی ترکان | |
بود پیرسته خواجو مست و مخمور | بیاد نرگس جادوی ترکان |