تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/به تن این جا به باطن در چه کاری»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|به تن این جا به باطن در چه کاری|شکاری می‌کنی یا تو شکاری}}
 
{{ب|به تن این جا به باطن در چه کاری|شکاری می‌کنی یا تو شکاری}}
 
{{ب|کز او در آینه ساعت به ساعت|همی‌تابد عجب نقش و نگاری}}
 
{{ب|کز او در آینه ساعت به ساعت|همی‌تابد عجب نقش و نگاری}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۴۰

' دیوان شمس (غزلیات) (به تن این جا به باطن در چه کاری)
از مولوی
'


به تن این جا به باطن در چه کاری شکاری می‌کنی یا تو شکاری
کز او در آینه ساعت به ساعت همی‌تابد عجب نقش و نگاری
مثال باز سلطان است هر نقش شکار است او و می‌جوید شکاری
چه ساکن می‌نماید صورت تو درون پرده تو بس بی‌قراری
لباست بر لب جوی و تو غرقه از این غرقه عجب سر چون برآری
حریفت حاضر است آن جا که هستی ولیکن گر بگوید شرم داری
به هر شیوه که گردد شاخ رقصان نباشد غایب از باد بهاری
مجه تو سو به سو ای شاخ از این باد نمی‌دانی کز این با دست یاری
به صد دستان به کار توست این باد تو را خود نیست خوی حق گزاری
از او یابی به آخر هر مرادی همو مستی دهد هم هوشیاری
بپرس او کیست شمس الدین تبریز بجز در عشق او تا سر نخاری