تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/برخیز که صبح است و صبوح است و سکاری»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|برخیز که صبح است و صبوح است و سکاری|بگشای کنار آمد آن یار کناری}}
 
{{ب|برخیز که صبح است و صبوح است و سکاری|بگشای کنار آمد آن یار کناری}}
 
{{ب|برخیز بیا دبدبه عمر ابد بین|رستند و گذشتند ز دم‌های شماری}}
 
{{ب|برخیز بیا دبدبه عمر ابد بین|رستند و گذشتند ز دم‌های شماری}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۲۷

' دیوان شمس (غزلیات) (برخیز که صبح است و صبوح است و سکاری)
از مولوی
'


برخیز که صبح است و صبوح است و سکاری بگشای کنار آمد آن یار کناری
برخیز بیا دبدبه عمر ابد بین رستند و گذشتند ز دم‌های شماری
آن رفت که اقبال بخارید سر ما ای دل سر اقبال از این بار تو خاری
گنجی تو عجب نیست که در توده خاکی ماهی تو عجب نیست که در گرد و غباری
اندر حرم کعبه اقبال خرامید از بادیه ایمن شده وز ناز مکاری
گردان شده بین چرخ که صد ماه در او هست جز تابش یک روزه تو ای چرخ چه داری
آن ساغر جان که ملک الموت اجل شد نی شورش دل آرد و نی رنج خماری
بس کن که اگر جان بخورد صورت ما را صد عذر بخواهد لبش از خوب عذاری