تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/هر بشری که صاف شد در دو جهان ورا دلی»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|هر بشری که صاف شد در دو جهان ورا دلی|دید غرض که فقر بد بانگ الست را بلی}}
 
{{ب|هر بشری که صاف شد در دو جهان ورا دلی|دید غرض که فقر بد بانگ الست را بلی}}
 
{{ب|عالم خاک همچو تل فقر چو گنج زیر او|شادی کودکان بود بازی و لاغ بر تلی}}
 
{{ب|عالم خاک همچو تل فقر چو گنج زیر او|شادی کودکان بود بازی و لاغ بر تلی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۵۸

' دیوان شمس (غزلیات) (هر بشری که صاف شد در دو جهان ورا دلی)
از مولوی
'


هر بشری که صاف شد در دو جهان ورا دلی دید غرض که فقر بد بانگ الست را بلی
عالم خاک همچو تل فقر چو گنج زیر او شادی کودکان بود بازی و لاغ بر تلی
چشم هر آنک بسته شد تابش حرص خسته شد و آنک ز گنج رسته شد گشت گران و کاهلی
گنج جمال همچو مه جانش بدیده گفته خه بر ره او هزار شه آه شگرف حاصلی
وصف لبش بگفتمی چهره جان شکفتمی راه بیان برفتمی لیک کجاست واصلی
جان بجهان و هم بجه سر بمکش سرک بنه گر چه درون هر دو ده نیست درون قابلی
ای تبریز مشتهر بند به شمس دین کمر ز آنک مبارک است سر بر کف پای کاملی