تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/صد خمار است و طرب در نظر آن دیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|صد خمار است و طرب در نظر آن دیده|که در آن روی نظر کرده بود دزدیده}}
 
{{ب|صد خمار است و طرب در نظر آن دیده|که در آن روی نظر کرده بود دزدیده}}
 
{{ب|صد نشاط است و هوس در سر آن سرمستی|که رخ خود به کف پاش بود مالیده}}
 
{{ب|صد نشاط است و هوس در سر آن سرمستی|که رخ خود به کف پاش بود مالیده}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۰۳

' دیوان شمس (غزلیات) (صد خمار است و طرب در نظر آن دیده)
از مولوی
'


صد خمار است و طرب در نظر آن دیده که در آن روی نظر کرده بود دزدیده
صد نشاط است و هوس در سر آن سرمستی که رخ خود به کف پاش بود مالیده
عشوه و مکر زمانه نپذیرد گوشی که سلام از لب آن یار بود بشنیده
پیچ زلفش چو ندیدی تو برو معذوری ای تو در نیک و بد دور زمان پیچیده
نی تراشی است که اندر نی صورت بدمد هیچ دیدی تو نیی بی‌نفسی نالیده
گر بداند که حریف لب کی خواهد شد کی برنجد ز بریدن قلم بالیده
گر بپرسند چه فرق است میان تو و غیر فرق این بس که تویی فرق مرا خاریده
جرعه‌ای کن فیکون بر سر آن خاک بریخت لب عشاق جهان خاک تو را لیسیده
شمس تبریز تو را عشق شناسد نه خرد بر دم باد بهاری نرسد پوسیده