تفاوت میان نسخه‌های «خواجوی کرمانی (غزلیات)/ببوی زلف تو دادم دل شکسته بباد»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|ببوی زلف تو دادم دل شکسته بباد|بیا که جان عزیزم فدای بوی تو باد}}
 
{{ب|ببوی زلف تو دادم دل شکسته بباد|بیا که جان عزیزم فدای بوی تو باد}}
 
{{ب|ز دست ناله و آه سحر بفریادم|اگر نه صبر بفریاد من رسد فریاد}}
 
{{ب|ز دست ناله و آه سحر بفریادم|اگر نه صبر بفریاد من رسد فریاد}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۱۸

' خواجوی کرمانی (غزلیات) (ببوی زلف تو دادم دل شکسته بباد)
از خواجوی کرمانی
'


ببوی زلف تو دادم دل شکسته بباد بیا که جان عزیزم فدای بوی تو باد
ز دست ناله و آه سحر بفریادم اگر نه صبر بفریاد من رسد فریاد
چو راز من بر هرکس روان فرو می‌خواند سرشک دیده از این رو ز چشم من بفتاد
هنوز در سر فرهاد شور شیرینست اگر چه رفت بتلخی و جان شیرین داد
ز مهر و کینه و بیداد و داد چرخ مگوی که مهر او همه کینست و داد او بیداد
ببست بر رخ خور آسمان دریچه بام چو پرده زان رخ چون ماه آسمان بگشاد
ز بندگی تو دارم چو سوسن آزادی ولی تو سرو خرامان ز بندگان آزاد
گمان مبر که ز خاطر کنم فراموشت ز پیش می‌روی اما نمی‌روی از یاد
ز باد حال تو می‌پرسم و چو می‌بینم حدیث باد صبا هست سربسر همه باد
اگر تو داد دل مستمند من ندهی به پیش خسرو ایران برم ز دست تو داد
برآستان محبت قدم منه خواجو که هر که پای درین ره نهاد سر بنهاد