تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان|مرا به خوان تو باید هزار حلق و دهان}}
 
{{ب|نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان|مرا به خوان تو باید هزار حلق و دهان}}
 
{{ب|بیا که آب حیاتی و بنده مستسقی|نه بنده راست ملالت نه لطف راست کران}}
 
{{ب|بیا که آب حیاتی و بنده مستسقی|نه بنده راست ملالت نه لطف راست کران}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۴۲

' دیوان شمس (غزلیات) (نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان)
از مولوی
'


نعیم تو نه از آن است که سیر گردد جان مرا به خوان تو باید هزار حلق و دهان
بیا که آب حیاتی و بنده مستسقی نه بنده راست ملالت نه لطف راست کران
بیا که بحر معلق تویی و من ماهی میان بحرم و این بحر را کی دید میان
ز بحر توست یکی قطره آب خاک آلود که جان شده‌ست به پیش جماعتی بی‌جان
بیا بیا که تویی آفتاب و من ذره به پیش شعله رویت چو ذره چرخ زنان