تفاوت میان نسخههای «دیوان شمس/چون جان تو میستانی چون شکر است مردن»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|چون جان تو میستانی چون شکر است مردن|با تو ز جان شیرین شیرینتر است مردن}} | {{ب|چون جان تو میستانی چون شکر است مردن|با تو ز جان شیرین شیرینتر است مردن}} | ||
{{ب|بردار این طبق را زیرا خلیل حق را|باغ است و آب حیوان گر آذر است مردن}} | {{ب|بردار این طبق را زیرا خلیل حق را|باغ است و آب حیوان گر آذر است مردن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۲۳
' | دیوان شمس (غزلیات) (چون جان تو میستانی چون شکر است مردن) از مولوی |
' |
چون جان تو میستانی چون شکر است مردن | با تو ز جان شیرین شیرینتر است مردن | |
بردار این طبق را زیرا خلیل حق را | باغ است و آب حیوان گر آذر است مردن | |
این سر نشان مردن و آن سر نشان زادن | زان سرکشی نمیرد نی زین مراست مردن | |
بگذار جسم و جان شو رقصان بدان جهان شو | مگریز اگر چه حالی شور و شر است مردن | |
والله به ذات پاکش نه چرخ گشت خاکش | با قند وصل همچون حلواگر است مردن | |
از جان چرا گریزیم جان است جان سپردن | وز کان چرا گریزیم کان زر است مردن | |
چون زین قفص برستی در گلشن است مسکن | چون این صدف شکستی چون گوهر است مردن | |
چون حق تو را بخواند سوی خودت کشاند | چون جنت است رفتن چون کوثر است مردن | |
مرگ آینهست و حسنت در آینه درآمد | آیینه بربگوید خوش منظر است مردن | |
گر ممنی و شیرین هم ممن است مرگت | ور کافری و تلخی هم کافر است مردن | |
گر یوسفی و خوبی آیینهات چنان است | ور نی در آن نمایش هم مضطر است مردن | |
خامش که خوش زبانی چون خضر جاودانی | کز آب زندگانی کور و کر است مردن |