تفاوت میان نسخههای «دیوان شمس/آن لحظه کفتاب و چراغ جهان شوی»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|آن لحظه کفتاب و چراغ جهان شوی|اندر جهان مرده درآیی و جان شوی}} | {{ب|آن لحظه کفتاب و چراغ جهان شوی|اندر جهان مرده درآیی و جان شوی}} | ||
{{ب|اندر دو چشم کور درآیی نظر دهی|و اندر دهان گنگ درآیی زبان شوی}} | {{ب|اندر دو چشم کور درآیی نظر دهی|و اندر دهان گنگ درآیی زبان شوی}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۱۳
' | دیوان شمس (غزلیات) (آن لحظه کفتاب و چراغ جهان شوی) از مولوی |
' |
آن لحظه کفتاب و چراغ جهان شوی | اندر جهان مرده درآیی و جان شوی | |
اندر دو چشم کور درآیی نظر دهی | و اندر دهان گنگ درآیی زبان شوی | |
در دیو زشت درروی و یوسفش کنی | و اندر نهاد گرگ درآیی شبان شوی | |
هر روز سر برآری از چارطاق نو | چون رو بدان کنند از آن جا نهان شوی | |
گاهی چو بوی گل مدد مغزها شوی | گاهی انیس دیده شوی گلستان شوی | |
فرزین کژروی و رخ راست رو شها | در لعب کس نداند تا خود چه سان شوی | |
رو رو ورق بگردان ای عشق بینشان | بر یک ورق قرار نمایی نشان شوی | |
در عدل دوست محو شو ای دل به وقت غم | هم محو لطف او شو چون شادمان شوی | |
آبی که محو کل شد او نیز کل شود | هم تو صفات پاک شوی گر چنان شوی | |
آن بانگ چنگ را چو هوا هر طرف بری | و آن سوز قهر را تو گوا چون دخان شوی | |
ای عشق این همه بشوی و تو پاک از این | بی صورتی چو خشم اگر چه سنان شوی | |
این دم خموش کردهای و من خمش کنم | آنگه بیان کنم که تو نطق و بیان شوی |