تفاوت میان نسخه‌های «خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای برده عارضت به لطافت ز مه سبق»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|ای برده عارضت به لطافت ز مه سبق|دل غرق خون دیده ز مهر رخت شفق}}
 
{{ب|ای برده عارضت به لطافت ز مه سبق|دل غرق خون دیده ز مهر رخت شفق}}
 
{{ب|خورشید بر زمین زده پیش رخت کلاه|ریحان درآب شسته ز شرم خطت ورق}}
 
{{ب|خورشید بر زمین زده پیش رخت کلاه|ریحان درآب شسته ز شرم خطت ورق}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۴۲

' خواجوی کرمانی (غزلیات) (ای برده عارضت به لطافت ز مه سبق)
از خواجوی کرمانی
'


ای برده عارضت به لطافت ز مه سبق دل غرق خون دیده ز مهر رخت شفق
خورشید بر زمین زده پیش رخت کلاه ریحان درآب شسته ز شرم خطت ورق
دینار جسته از زر و رخسار من طلا وانگاه از درست رخم کرده سکه دق
اشک منست یا می گلرنگ در قدح یا روی تست یا گل خود روی برطبق
مه را بهیچ وجه نگویم که مثل تست با جبهه‌ی پرآبله و روی پر بهق
دانی که چیست قطره باران نوبهار ابر از حیای دیده‌ی ما می‌کند عرق
من بعد ازین دیار به کشتی گذر کنند مارا گر آب دیده بماند برین نسق
پیوسته بیتو مردم بحرین چشم من در باب آب دیده روان می‌کند سبق
خواجو خرد که واضع قانون حکمتست در پیش منطق تو نیارد زدن نطق