تفاوت میان نسخههای «خواجوی کرمانی (غزلیات)/ای فدای قامتت هر سرو بستانی که هست»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|ای فدای قامتت هر سرو بستانی که هست|در حیا از چشم من هر ابر نیسانی که هست}} | {{ب|ای فدای قامتت هر سرو بستانی که هست|در حیا از چشم من هر ابر نیسانی که هست}} | ||
{{ب|باز داده خط بخون وز شرمساری گشته آب|جام یاقوت ترا هر راح ریحانی که هست}} | {{ب|باز داده خط بخون وز شرمساری گشته آب|جام یاقوت ترا هر راح ریحانی که هست}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۲۱
' | خواجوی کرمانی (غزلیات) (ای فدای قامتت هر سرو بستانی که هست) از خواجوی کرمانی |
' |
ای فدای قامتت هر سرو بستانی که هست | در حیا از چشم من هر ابر نیسانی که هست | |
باز داده خط بخون وز شرمساری گشته آب | جام یاقوت ترا هر راح ریحانی که هست | |
نرگس سرمست مخمور تو بیمارست از آن | سر در افکندست زلفت از پریشانی که هست | |
خاتم لعل ترا چون شد مسخر ملک جم | صید زلفت گشت هر دیو سلیمانی که هست | |
راستی را بندهی شمشاد بالای توام | ورنه من آزادم از هر سرو بستانی که هست | |
لشکر عشق توام تا خیمه زد در ملک دل | کس درو منزل نمیسازد ز ویرانی که هست | |
چون شود یاقوت لل پرورت گوهرفشان | آب گردد از حیا هر گوهر کانی که هست | |
هندوی آتش پرست کافر زلفت مقیم | خون خلقی میخورد از نا مسلمانی که هست | |
در دلت مهر از چه رو جویم چو میدانم که چیست | بنده را بیدل چرا گوئی چو میدانی که هست | |
ناشنیده از کمال حسن لیلی شمهئی | عیب مجنون میکند دانا ز نادانی که هست | |
چشم خواجو چون شود دور از رخت گوهرفشان | اوفتد خون در دل هر لعل رمانی که هست | |
روح را در حالت آرد چون شود دستانسرای | بلبل بستان طبعش از خوش الحانی که هست |