تفاوت میان نسخه‌های «خواجوی کرمانی (غزلیات)/آن جوهر جانست که در گوهر کانست»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|آن جوهر جانست که در گوهر کانست|یا می که درو خاصیت جوهر جانست}}
 
{{ب|آن جوهر جانست که در گوهر کانست|یا می که درو خاصیت جوهر جانست}}
 
{{ب|یاقوت روان در لب یاقوتی جامست|یا چشم قدح چشمه‌ی یاقوت روانست}}
 
{{ب|یاقوت روان در لب یاقوتی جامست|یا چشم قدح چشمه‌ی یاقوت روانست}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۱۷

' خواجوی کرمانی (غزلیات) (آن جوهر جانست که در گوهر کانست)
از خواجوی کرمانی
'


آن جوهر جانست که در گوهر کانست یا می که درو خاصیت جوهر جانست
یاقوت روان در لب یاقوتی جامست یا چشم قدح چشمه‌ی یاقوت روانست
زین پس من و میخانه که در مذهب عشاق خاک در خمخانه به از خانه‌ی خانست
در جام عقیقین فکن ای لعبت ساقی لعلی که ازو خون جگر در دل کانست
یک شربت از آن لعل مفرح بمن آور کز فرط حرارت دل من در خفقانست
ما غافل و آن عمر گرامی شده از دست افسوس ز عمری که بغفلت گذرانست
هر کش غم آن نادره دور زمان کشت او را چه غم از حادثه‌ی دور زمانست
در روی تو بیرون ز نکوئی صفتی نیست کانست که دلها همه سرگشته‌ی آنست
خواجو سخن یار چه گوئی بر اغیار خاموش که شمع آفت جانش ز زبانست