تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/صد سال اگر گریزی و نایی بتا به پیش»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|صد سال اگر گریزی و نایی بتا به پیش|برهم زنیم کار تو را همچو کار خویش}}
 
{{ب|صد سال اگر گریزی و نایی بتا به پیش|برهم زنیم کار تو را همچو کار خویش}}
 
{{ب|مگریز که ز چنبر چرخت گذشتنیست|گر شیر شرزه باشی ور سفله گاومیش}}
 
{{ب|مگریز که ز چنبر چرخت گذشتنیست|گر شیر شرزه باشی ور سفله گاومیش}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۲۶

' دیوان شمس (غزلیات) (صد سال اگر گریزی و نایی بتا به پیش)
از مولوی
'


صد سال اگر گریزی و نایی بتا به پیش برهم زنیم کار تو را همچو کار خویش
مگریز که ز چنبر چرخت گذشتنیست گر شیر شرزه باشی ور سفله گاومیش
تن دنبلیست بر کتف جان برآمده چون پر شود تهی شود آخر ز زخم نیش
ای شاد باطلی که گریزد ز باطلی بر عشق حق بچفسد بی‌صمغ و بی‌سریش
گز می‌کنند جامه عمرت به روز و شب هم آخر آرد او را یا روز یا شبیش
بیچاره آدمی که زبونست عشق را زفت آمد این سوار بر این اسب پشت ریش
خاموش باش و در خمشی گم شو از وجود کان عشق راست کشتن عشاق دین و کیش