تفاوت میان نسخه‌های «اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/دل من دردمند تست درمانش نمی‌سازی»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|دل من دردمند تست درمانش نمی‌سازی|دلت بر وی نمی‌سوزد به فرمانش نمی‌سازی}}
 
{{ب|دل من دردمند تست درمانش نمی‌سازی|دلت بر وی نمی‌سوزد به فرمانش نمی‌سازی}}
 
{{ب|تنم را خون دل خوردی و ترکش می‌کنی اکنون|عجب دارم ز کیش تو که: قربانش نمی‌سازی؟}}
 
{{ب|تنم را خون دل خوردی و ترکش می‌کنی اکنون|عجب دارم ز کیش تو که: قربانش نمی‌سازی؟}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۵۸

' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (دل من دردمند تست درمانش نمی‌سازی)
از اوحدی مراغه‌ای
'


دل من دردمند تست درمانش نمی‌سازی دلت بر وی نمی‌سوزد به فرمانش نمی‌سازی
تنم را خون دل خوردی و ترکش می‌کنی اکنون عجب دارم ز کیش تو که: قربانش نمی‌سازی؟
ز کار من همی پرسی که چونست آن؟ نمی‌دانم به دشواری کشید این کار و آسانش نمی‌سازی
لبت یک روز بوسی، گفت،خواهم داد، سالی شد عجب گر باز از آن کشتن پشیمانش نمی‌سازی!
ترا تا تیر مژگان در کمان ابروان آمد ندیدم سینه‌ای کماج پیکانش نمی‌سازی
دلم را بارها گفتی که: سامانی دهی، اکنون چو شد سرگشته می‌بینم که سامانش نمی‌سازی
نمودی: کاوحدی را جمع خواهم داشتن، اکنون نباشی جمع، تا روزی پریشانش نمی‌سازی