تفاوت میان نسخه‌های «اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/نظری گر ز سر لطف به کارم کردی»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|نظری گر ز سر لطف به کارم کردی|شادمان چون گل و خرم به بهارم کردی}}
 
{{ب|نظری گر ز سر لطف به کارم کردی|شادمان چون گل و خرم به بهارم کردی}}
 
{{ب|جاودان گفتمی آن خنجر و بازو را شکر|با خود ار زانکه ببری چو شکارم کردی}}
 
{{ب|جاودان گفتمی آن خنجر و بازو را شکر|با خود ار زانکه ببری چو شکارم کردی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۵۳

' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (نظری گر ز سر لطف به کارم کردی)
از اوحدی مراغه‌ای
'


نظری گر ز سر لطف به کارم کردی شادمان چون گل و خرم به بهارم کردی
جاودان گفتمی آن خنجر و بازو را شکر با خود ار زانکه ببری چو شکارم کردی
اگر آن غنچه دهن را سر مهری بودی در دل از کیسه چرا آن همه خارم کردی
خرم از گل بدر افتادی و بار از گرداب اگر از راه کرم دست به بارم کردی
تنگ دستم، چه شدی گر به وفا دستی تنگ ز سر لطف در آغوش و کنارم کردی؟
از درخت قد و باغ رخ تو کم چه شود؟ دامن ار پر گل و سیب و به و نارم کردی
به غلامی نشمردی دل من شاهان را با غلامان خود ار دوست شمارم کردی
کاج! لعلی ز لبش بستدمی، تا بر من سهل بودی اگر این باده خمارم کردی
نشوی در پی آزار دل من یک روز گر شبی گوش بدین ناله‌ی زارم کردی
پس ازین شام جدایی چه شدی گر سحری؟ تا به بستان در حجره گذارم کردی
اوحدی، گر به قبولی برسیدی ز لبش زود بر مرکب اقبال سوارم کردی