تفاوت میان نسخه‌های «اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/جان را ستیزه‌ی تو ندارد نهایتی»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|جان را ستیزه‌ی تو ندارد نهایتی|خوبان جفا کنند ولی تا به غایتی}}
 
{{ب|جان را ستیزه‌ی تو ندارد نهایتی|خوبان جفا کنند ولی تا به غایتی}}
 
{{ب|سنگین دلی، و گرنه چنین درد سینه سوز|در سینه‌ی تو نیز بکردی سرایتی}}
 
{{ب|سنگین دلی، و گرنه چنین درد سینه سوز|در سینه‌ی تو نیز بکردی سرایتی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۵۲

' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (جان را ستیزه‌ی تو ندارد نهایتی)
از اوحدی مراغه‌ای
'


جان را ستیزه‌ی تو ندارد نهایتی خوبان جفا کنند ولی تا به غایتی
سنگین دلی، و گرنه چنین درد سینه سوز در سینه‌ی تو نیز بکردی سرایتی
دارم شکایت از تو، ولی منع میکند حسن وفا که: باز نمایم شکایتی
روی زمین چو قصه‌ی فرهاد کوهکن پر شد حکایت من و شیرین حکایتی!
خود چیست کشتن چو منی؟ کاهلی ز تست تا هر زمان مرا بنسوزی ولایتی
از گفت و گوی دشمن بسیار باک نیست گر باشدم ز لطف تو اندک حمایتی
زان زلف کافرانه مرنج، اوحدی، دگر کز کافری بدیع نباشد جنایتی