تفاوت میان نسخه‌های «اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/اگر چه از برمن بارها چو تیر بجستی»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|اگر چه از برمن بارها چو تیر بجستی|هم آخرم بکشیدیی و چون کمان بشکستی}}
 
{{ب|اگر چه از برمن بارها چو تیر بجستی|هم آخرم بکشیدیی و چون کمان بشکستی}}
 
{{ب|درآمدم که نشینم، برون شدی به شکایت|برون شدم که بیایم، درم به روی ببستی}}
 
{{ب|درآمدم که نشینم، برون شدی به شکایت|برون شدم که بیایم، درم به روی ببستی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۴۹

' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (اگر چه از برمن بارها چو تیر بجستی)
از اوحدی مراغه‌ای
'


اگر چه از برمن بارها چو تیر بجستی هم آخرم بکشیدیی و چون کمان بشکستی
درآمدم که نشینم، برون شدی به شکایت برون شدم که بیایم، درم به روی ببستی
مرا به داغ بکشتی، ولی ز باغ رخ خود گلم به دست ندادی، دلم به خار بخستی
هلاک همچو منی در غم تو حیف نباشد؟ من ار ز پای درآیم چه باک؟ چون تو به دستی
مبین در آینه آن زلف و چهره را، که اگر تو چنان جمال ببینی کسی دگر نپرستی
تو با کمال بزرگی و احتشام ندانم که در درون دل تنگ من چگونه نشستی؟
مرا ز مستی و عشقست نام زلف تو بردن که قصه‌های پریشان ز عشق خیزد و مستی
نماز شام ندیدی؟ که پیش روی چو ماهت چگونه مهر عدم شد ز شرم با همه هستی
مبر ستیزه، چو من کام دل ز لعل تو جویم چه حاجتست خصومت؟ بیار بوسه و رستی
تو خود نیایی و من پیشت آمدن نتوانم مگر به دست رسولم حکایتی بفرستی
اگر هزار دلست از غمت یکی نرهانم که باد و غمزه‌ی چون تیر و باد و زلف چو شستی
مترس در غمش، ای اوحدی، ز خواری و محنت که اوفتاده نترسد ز خاکساری و پستی
گر آن دو نرگس جادو به جان خلاص دهندت زهی عنایت و دولت! برو! که نیک برستی