تفاوت میان نسخه‌های «اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/آنکه میخواست مرا بیدل و بی‌یار شده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|آنکه میخواست مرا بیدل و بی‌یار شده|زود بینم چو خودش عاشق و غمخوار شده}}
 
{{ب|آنکه میخواست مرا بیدل و بی‌یار شده|زود بینم چو خودش عاشق و غمخوار شده}}
 
{{ب|اثری هم بکند زود یقین، می‌دانم|گریه های شب این دیده‌ی بیدار شده}}
 
{{ب|اثری هم بکند زود یقین، می‌دانم|گریه های شب این دیده‌ی بیدار شده}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۳۸

' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (آنکه میخواست مرا بیدل و بی‌یار شده)
از اوحدی مراغه‌ای
'


آنکه میخواست مرا بیدل و بی‌یار شده زود بینم چو خودش عاشق و غمخوار شده
اثری هم بکند زود یقین، می‌دانم گریه های شب این دیده‌ی بیدار شده
مددی نیست که دیگر به منش باز آرد آن ز پیش من دل خسته به آزار شده
ای رفیقان سفر، گر سر رفتن دارید همتی با من محبوس گرفتار شده
جان فدا کرده و چون باد هوا گشته سبک دل به غم داده و چون خاک زمین خوار شده
از غم آن تن همچون سمن و روی چو گل گل گیتی همه در دیده‌ی من خار شده
خرقه پوشیدنم از عشق چرا دارد باز؟ من بسوزانمش این خرقه‌ی زنار شده
نظری بر من و بر درد من و زاری من ای به هجران تو من زارتر از زار شده
کار عشق تو بلاییست نبینی آخر؟ اوحدی را چو من اندر سر این کار شده