تفاوت میان نسخههای «اوحدی مراغهای (غزلیات)/مرا با دوست میباید که رویارو سخن گویم»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|مرا با دوست میباید که رویارو سخن گویم|نه با او دیگری مشغول و من با او سخن گویم}} | {{ب|مرا با دوست میباید که رویارو سخن گویم|نه با او دیگری مشغول و من با او سخن گویم}} | ||
{{ب|سر بیدوست بر زانو چه گویی؟ فرصتی باید|که او بنشیند و من سر بر آن زانو سخن گویم}} | {{ب|سر بیدوست بر زانو چه گویی؟ فرصتی باید|که او بنشیند و من سر بر آن زانو سخن گویم}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۰۹
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (مرا با دوست میباید که رویارو سخن گویم) از اوحدی مراغهای |
' |
مرا با دوست میباید که رویارو سخن گویم | نه با او دیگری مشغول و من با او سخن گویم | |
سر بیدوست بر زانو چه گویی؟ فرصتی باید | که او بنشیند و من سر بر آن زانو سخن گویم | |
مرا گویند: دردش را بجوی از دوستان دارو | نه با دردش چنان شادم که از دارو سخن گویم | |
چو بوی نافه گردد فاش بوی مشک شعر من | چو من در شیوهی آن چشم بیآهو سخن گویم | |
بی رغو میتوان رفتن ز دست او، ولی ترسم | وفای او بنگذارد که در یرغو سخن گویم | |
همیشه حاجت ابرو چو سر در گوش او دارد | به گوش او رسد حالم، چو با ابرو سخن گویم | |
دل من چون ز موی او پریشانست و آشفته | به وصف موی او باید که همچون مو سخن گویم | |
گرم چون اوحدی روزی سر زلفش به دست افتد | چو چین زلف تا برتاش تو بر تو سخن گویم | |
به قول زشت بد گویان نگردد گفتهی من بد | جهان نیکو همی داند که: من نیکو سخن گویم |