تفاوت میان نسخه‌های «اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/دل خود را به دیدار تو حاجت‌مند میدانم»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|دل خود را به دیدار تو حاجت‌مند میدانم|غم هجر تو بنیادم بخواهد کند، میدانم}}
 
{{ب|دل خود را به دیدار تو حاجت‌مند میدانم|غم هجر تو بنیادم بخواهد کند، میدانم}}
 
{{ب|مرا گویی: سر خود گیر و پایم بسته‌ای محکم|عظیم آشفته‌ام، لیکن خلاص از بند میدانم}}
 
{{ب|مرا گویی: سر خود گیر و پایم بسته‌ای محکم|عظیم آشفته‌ام، لیکن خلاص از بند میدانم}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۳:۵۹

' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (دل خود را به دیدار تو حاجت‌مند میدانم)
از اوحدی مراغه‌ای
'


دل خود را به دیدار تو حاجت‌مند میدانم غم هجر تو بنیادم بخواهد کند، میدانم
مرا گویی: سر خود گیر و پایم بسته‌ای محکم عظیم آشفته‌ام، لیکن خلاص از بند میدانم
لبت پوشیده برد از من دل گمراه و من هرگز حدیث او نمیگویم بکس، هر چند میدانم
شبم یک بوسه فرمودی که: خواهم داد، لیکن من به بوسی زان دهن مشکل شوم خرسند، میدانم
مرا هر دم ز پیش خود برانی چون مگس، لیکن نخواهم رفتن از پیشت، که قدر قند میدانم
تو می‌گویی: کزین پس من وفا ورزم، بلی خوبان بگویند این حکایت‌ها و نتوانند ، میدانم
همه دم، اوحدی، زین پس مده پند و ببین او را که چونش عاشقم با آنکه خیلی پند میدانم