تفاوت میان نسخه‌های «اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/دیوانه می‌شد از غم او گاه گاه دل»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|دیوانه می‌شد از غم او گاه گاه دل|زان بستم اندر آن سر زلف سیاه دل}}
 
{{ب|دیوانه می‌شد از غم او گاه گاه دل|زان بستم اندر آن سر زلف سیاه دل}}
 
{{ب|دل را درین حدیث ملامت نمی‌کنم|این جرم دیده بود،ندارد گناه دل}}
 
{{ب|دل را درین حدیث ملامت نمی‌کنم|این جرم دیده بود،ندارد گناه دل}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۳:۳۴

' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (دیوانه می‌شد از غم او گاه گاه دل)
از اوحدی مراغه‌ای
'


دیوانه می‌شد از غم او گاه گاه دل زان بستم اندر آن سر زلف سیاه دل
دل را درین حدیث ملامت نمی‌کنم این جرم دیده بود،ندارد گناه دل
دل خسته‌ام ولی نتوان رفت هر نفس پیش رخ چو آینه‌ی او؟ که: آه دل!
بسیار می‌کشد به زنخدان او دلم ای سینه، همتی، که نیفتد به چاه دل
ای دیده، مردمی کن و چشمی به راه دار آخر نه هم به قول تو گم کرده راه دل؟
جانا، چو زلف با دل شوریده بد مشو دانی که: هست روی ترا نیک خواه دل؟
گر شمع صورت تو نگشتی دلیل جان هرگز به کوی عشق نمی‌برد راه دل
در جهان نهاد مهر ترا اوحدی، مگر ترسد از آنکه راز ندارد نگاه دل؟