تفاوت میان نسخه‌های «حافظ (غزلیات)/خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود|گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود}}
 
{{ب|خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود|گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود}}
 
{{ب|ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نپسندی|آن چه در مذهب ارباب طریقت نبود}}
 
{{ب|ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نپسندی|آن چه در مذهب ارباب طریقت نبود}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۴۱

' حافظ (غزلیات) (خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود)
از حافظ
'


خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود
ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نپسندی آن چه در مذهب ارباب طریقت نبود
خیره آن دیده که آبش نبرد گریه عشق تیره آن دل که در او شمع محبت نبود
دولت از مرغ همایون طلب و سایه او زان که با زاغ و زغن شهپر دولت نبود
گر مدد خواستم از پیر مغان عیب مکن شیخ ما گفت که در صومعه همت نبود
چون طهارت نبود کعبه و بتخانه یکیست نبود خیر در آن خانه که عصمت نبود
حافظا علم و ادب ورز که در مجلس شاه هر که را نیست ادب لایق صحبت نبود