تفاوت میان نسخههای «ملک الشعرا بهار (قصاید)/خورشید برکشید سر از بارهی بره»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|خورشید برکشید سر از بارهی بره|ای ماه! برگشای سوی باغ پنجره}} | {{ب|خورشید برکشید سر از بارهی بره|ای ماه! برگشای سوی باغ پنجره}} | ||
{{ب|اسفندماه رخت برون برد از این دیار|هان ای پسر! سپند بسوزان به مجمره}} | {{ب|اسفندماه رخت برون برد از این دیار|هان ای پسر! سپند بسوزان به مجمره}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۴۰
' | ملک الشعرا بهار (قصاید) (خورشید برکشید سر از بارهی بره) از ملک الشعرا بهار |
' |
خورشید برکشید سر از بارهی بره | ای ماه! برگشای سوی باغ پنجره | |
اسفندماه رخت برون برد از این دیار | هان ای پسر! سپند بسوزان به مجمره | |
در کشتزار سبز، گل سرخ بشکفید | ز اسپید رود تا لب رود محمره | |
بلبل سرودخوان شد و قمری ترانهگوی | از رود سند تا بر دریای مرمره | |
وز شام تا به بام ز بالای شاخسار | آید به گوش بانگ شباهنگ و زنجره | |
یک بیت را مدام مکرر همی کنند | بر بید، چرخ ریسک و بر کاج، قبره | |
بیلطف نیست نیز به شبهای ماهتاب | آوای غوک ماده و نر، وآن مناظره | |
خوشگوی ناطقی است خلق جامه عندلیب | پاکیزه جامهای است بدآوازه کشکره | |
لاله بریده روی خود از جهل و کودکی | تا همچو کودکان به کف آورده استره | |
خورشید گه عیان شود از ابر و گه نهان | چون جنگیی که رخ بنماید ز کنگره | |
رعد از فراز بام تو گویی مگر ز بند | دیوی بجسته از پی هول و مخاطره | |
برخیز و می بیار، که از لشکر غمان | نه میمنه به جای بمانم، نه میسره | |
غم کودکی است مادر او رشک و بخل و کین | می کار این سه را کند از طبع یکسره | |
یاران درون دایرهی عیش و عشرتاند | تنها منم نشسته ز بیرون دایره | |
بر قبر عزت و شرف خود نشستهام | چون قاریی که هست نگهبان مقبره | |
ری شهر مسخره است، از آنم نمیخرند | زیرا که مسخره است خریدار مسخره | |
این قوم کودکاند و نخواهند جز قریب | کودک فریب خواهد و رقاص دایره | |
کورند نیم و نیم دگر نیز ننگرند | جز در تصورات و خیالات منکره |